میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

ترانه های قالیبافی

چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۴ ب.ظ

قالی‌بافم قالی‌باف

خونه نروفته قالی‌باف

ظرفام نشسته قالی‌باف

نشینم پشت قالی

ببافم یادگاری

ریشه زنم صدا کنه

اوساکارم نگا کنه

دسمال پول واکنه

قالی‌های رنگ و وارنگ

زیبا و خوب و قشنگ

شید کردمش تو خونه

فقط برای نمونه

چاقو زدم روی دستم

خون چکیده از دستم

پیر شدم و پیر شدم

از بس‌که قالی بافتم

از ستم روزگار

هر روز می‌ریم پشت کار

قالی می‌بافم ریشه به ریشه

هرچی ببافم تموم نمی‌شه

ببین چه مرغی بافتم

چه دمب گرگی بافتم

اوساکارم کاشیه

قالی‌ام رفته حاشیه

رچ آخری سراومد

اوساکارم نیومد


روزنامه قانون 17 فروردین 1392

نظرات (۳)

سلام خیلی جالب بود خنده بر لبمان نشست ممنون .
فکر نمیکنم خنده دار باشه. این نشون از رنج و بی عدالتی هست که به فرشبافان میشه!
پاسخ:
سلام
البته این لبخند از سر تمسخر نیست
از شیرینی بیان و سادگی دل بافنده است
مثلاً جایی که میگه 

ببین چه مرغی بافتم

چه دمب گرگی بافتم

و ...
موفق و پیروز باشید

سلام

جالب بود، خنده بر لبمون نشوند.

خداقوووووووووووووووووت

پاسخ:
سلام
خیلی خوبه که خندیدید
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات