میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید
دختر قالی

دختر قالی

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۸ ق.ظ

عطر تمام خاطراتش آن حوالی ماند
وقتی که رد لحظه هایش روی قالی ماند
انگشت های خسته و خونین نفهمیدند
حسی که در آیینه ی آشفته حالی ماند
با شانه روی آرزو هایش که می کوبید
مثل کویری ابتدای خشکسالی ماند
در کوچه می پیچید آواز غریب او
بغض گلوگیری که درآن خسته بالی ماند
گل ها میان دامن او سبز تر بودند
درحسرت دستان دختر، فصل شالی ماند
با هرم داغ چله ها آمیزش هر رنگ
مهمان شهر بوسه،آغوشی خیالی ماند
تا آرزوها روی قالی خاک می خوردند
بر سینه ی این باغ، داغ سیب کالی ماند
هر تار مویش را به پود غم گره می زد
وقتی تمام خاطراتش آن حوالی ماند...


شاعر زهرا رسول زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات